Search This Blog

Monday, January 10, 2011

مصاحبه با آقای اقبال مرادی ، پدر زانیار مرادی

ن شرح  را با مصاحبه کوتاه خودم با آقای اقبال مرادی آغاز میکنم.
آقای اقبال مرادی لطفا چند نکته راجع به زانیار و زندگی او قبل از دستگیر شدن برای دوستان بفرمایید
"زانیار پسر دوم من است که در شانزده سالگی دستگیر شد . زانیار به دلیل مالی تا کلاس سوم دبیرستان بیشتر درس نخوانده و بعد از ان به کار مشغول بوده. بنده از ۱۶-۱۷ سالگی وارد کارهای سیاسی شدم و چندی هم در زندان بسر بردم. چند سال پیش به دلیل همکاری با یکی از احزاب کردستان تحت تعقیب قرار گرفتم و بلاخره با همسرم از ایران خارج شدم و الان هم از خارج ایران با شما صحبت میکنم."
آقای مرادی آیا شما با لقمان مرادی رابطه فامیلی دارید؟
"نه، لقمان و زانیار فامیل نیستند و من پدر لقمان را میشناختم که ایشون در اداره راه کار میکردند و راننده بودند ."
آقای اقبال چرا وقتی از ایران رفتید زانیار را با خود نبردید ؟
" به دو دلیل، دلیل اول این بود که پدر و مادر پیری دارم که توان خروج از ایران را نداشتند و زانیار چون بچه کوچک من بود به پدر و مادر بزرگ خود علاقه بسیاری داشت و خواست که در ایران بماند که از آنها نگه داری کند. دلیل دوم هم این بود که من می دانستم که دولت با من تخاصم دارد ولی فکر نمیکردم که به خوانواده من صدمه بزند . البته الان میدانم که این فکر اشتباهی بود."
  آقای مرادی ، شما که بنا به اظهار  خودتان سالهاست که از ایران خارج شدید . چرا فکر میکنید که الان پس از این همه وقت دولت به دنبال زانیار آمده؟
" دولت هیچ وقت دست از تعقیب  من  بر نداشته بود و  در ۲۷ اسفند شخصی را به شهرهای که من در ان زندگی میکنم فرستادند که مرا ترور بکند . این شخص به من با اسلحه شلیک کرد و من چند ماهی در بیمارستان بودم. همین در بیمارستان بود که خبر دستگیری زانیار را برای من آوردند."
آقای مرادی پس شما فکر میکنید که دستگیری زانیار به دلیل انتقام گیری دولت از شما بوده؟
"بله چون زانیار هیچ گونه فعلیا سیاسی نداشت و حتی حزب کومله هم اظهار کرده که زانیار جزو این گروه نبوده است. زانیار به جرم کشتن پسر امام جمه مریوان به زندان افتاده ولی   پسر امام جمعه دراواسط  تیر ماه ترور شد و شخص دیگری هم به نام هیوا تاب به همین جرم  مدتی است که در زندان است. "
آقای مرادی شما چه پیامی برای خوانندگان ما دارید؟
"من از همه دوستاران حقوق بشر و از همه مردم آزاده  ایران تقاضا دارم که صدای مظلوم تمام این بچه ها را که در زندان های و شکنجه گاه های جمهوری اسلامی هستند را به گوش همه دنیا برسانند . من فقط برای پسر خودم تقاضا نمیکنم ، چون تمام این بچه های آزاده فرزندان من هستند. صدای مظلومیت این بچه های مرا به دنیا برسانید ."



No comments:

Post a Comment